2004/05/20

برادران ترک

چيزي که الان يه دفعه يادم افتاد تو قضيه مسافرا اين بود که ادمهاي ديگه هم بودند که من خيلي باهاشون حال کردم الخصوص 2 برادري كه ترک بودندو با من خيلي جور شده بودند.ميگفتند توفردوسي مغازه دارندو اونموقع يادمه ماه رمضون بود واونا روزه ميگرفتند ميگفتند مارساله اينا رو قبول نداريم اينا همه دکون درست کردن با اين رساله نوشتنشون,اونيکه عقل خودمون ميگه عمل ميكنيم,عقل ميگه اون قديماطياره و اتوبوس سير و سفر نبوده که مسلمونا راه 1ساعته رو با شتر 1 هفته و 10 روزه برن پس نتيجه اينکه دليلي نداره 1400سال در جازديم باز هم آره و اينا. آدمهاي خيلي درستي بودند و همه هم احترامشون رو داشتند . اونها تاخود استانبول باهام بودند و 3 روز رو هم تو يه هتل باهم بوديم که من وحشتناک باهاشون حال کردم هر دوشون جواهر, و واقعا بدرد بخور و رفيقايه با خاصيت حالا ما فارسا اين همه پشت سر تركها جفنگ ميگيم و خودشون ميگن اگه اينا واسه شما جوکه واسه ماخاطرست ديگه وقار و متانت ازين بالاتراونوقت واقعاميخوام بدونم بو و خاصيت ما فارساچيه!!! همش چسبيدين به حرف زدن و قرقره کردن از فرهنگ و تمدن که والا غيرتا چون هيچي نيستيم ميشينيم جوک در مياريم واسه اينو اون.اما همين تركها با هم اتحاد دارند يكپارچه ويکدست ,اصلا بي عرضه و تن پرور نيستند سختكوش وبا انگيزه چندتايي از بهترين دوستان من تركند بهشون افتخار ميكنم اما ما فارسها چي ? مغرور , خودخواه و تن پرور. ما بي انگيزترين و خودخواترين بيعرضه ترين مليت هستيم , اگه دروغ ميگم همين مانيتور از پهنا:) جالبه 2 قورت و نيممون هم باقيه ,هر كس كه منكره خدا الهي سوسکش کنه . الهي شورتش تو استخر سوراخ بشه غرق شه معلومه مغرور وخودخواهه يا باوجدانش مشكل داره خيلي خشن شدم اينجا رو ديگه. لطفا دفعه ديگه زن و بچه نياد ميخوام يه شکم سير فحش بدم...:)

0 Comments:

Post a Comment

<< Home