2005/10/30

تراوشاتي نغز

وچند وقتيست در وانفساي ولگرديدن و کس چرخ زدن هاي مکرر اينترنتي همچنين تقريرمکنوناتي بس عظيم رخوتي جونکاه و کونگاه بر من مستولي گشته والبته بدتراز آن قرار گرفتن در وضعيت پاندولي يا همان سرگردوني مطلق چون گوز معلق در طيران که هر چند يکبار سونامي وار دستخوش ريدمانها و ترکمونهايه روزگارميشه ومنو از نئشه گي ميپرونه و اين رخوت ميسر نيست مگر بحسن فراخي و گشادي که البته نه فراخي و گشادي دست , پس بموجب اين احوالاتي که بر ما رفته حيف ديدم تراوشاتي نغز و بس استفراغ گونه و مينيمال از سر گشادبازي که چند وقتيست در مخيله گاه من نعوض گشته رابر در و ديوار اينجا ترکمون نکنم: امروز روز هيچ چيزي نميتونه مانع از وضعيت گه مال و اسهال آور جامعه خرتو الاغ وبه فاک رفته(ايراني)بشه مگرفرهنگ و مدارا کردن غني بافقير که اگه غير از اين شد دودمانتون رو به فاک فنا ميدن .(نشخوارهاي دمکراسي و سياست بمونه بعد از پرکردن شکم و زير شکم 60% باقي ملت) با احتساب اينکه من يه اپسيلونم جامعه شناسي سرم نميشه وخودم ميگم خيلي کساشعر گونه و يه جور تفکر زماني خيلي پيشتر از اونکه هيتلرگروهبانيک بود روالقا ميکنه که آدم بيشتر ياد افاضات وتراوهات ماکياولي ميوفته منتاها جامعه فعلي کششي بيشتر از اون دوران رو بعقيده منهم نداره اينارو خودم تنهايي گفتم دوراز جون يا بلا نسبت, هر کي ام ميگه نه کرسي شعر تلاوت کرده . ياحق.

2005/10/13

من باب آشنايي

اگه سوال کننده يه بلژيکي باشه:
  • کجايي هستي? ايراني هستم.
  • : کجا ? ايراک [عراق]???!!! ايراک نه بابا ايران.
  • : آها ايراان!! آيت اله کميني"خميني"![اگه يه ذره طرف مطالعه داشته باشه خاتمي رو هم ميگه کما اونکه من به پست يه نفر خوردم پدرسوخته بني صدر رو هم ميشناخت] آره بابا همون که تو ميگي..
  • :حالا خاتمي خوبه ?حالش منظورته.. آره زنده ست.
  • : نه.... منظورم خودشه; کارهايي که ميکنه!!! خوب يکي از کاراش اين بود که ما رو آواره کرد اينجا ديگه.. به نظرت خوبه ???
------------------- حالا اگه تو همون مکان طرفت عرب يا ترک باشه:
  • :سلام عليکم [همچين يه نمه باشک و ترديدو همون لهجه ضايع عربي اينو ميگه] ! سلام خوبي?
  • :کجايي هستي??? از ريخت و قيافم يه حدسي بزن ديگه!!
  • :نميدونم ? ترک ,چک , ماراکو...???!!!! [بعضي وقتا کرم ريختنم ميگيره سر اينحرفا] نه بورکينو فاسو .
  • ولي اصلاً بهت نميخوره ها ? آره خب آخه ايراني هستم.
  • : آهاااااا ايراني مسلم !شيعه. شافعي, سني ,حنفي... کدومش هستي ?? ? چي چي ..اينا چيه ديگه! خوردنيه.. مارکه [درکمال نفهمي]
  • :مگه مسلمون نيستي? چرا تو [شناسنامه] پاسپورتم زده مسلمون.
  • :رمضان چي? روزه ميگيري? نه من مشکل معده دارم روزه نميگيرم.
  • :اي بابا!! ايرانيهاي اينجا چرا همشون مشکله معده دارند!!![اگه يارو از اون سريش ها باشه ول که نميکنه]
    • :حالا مشکلت چيه.. چرا روزه نميتوني بگيري? آخه روزه که ميگيرم گشنم ميشه.
    • :خوب???? خوب که خوب !!
    • : Slechte Moslem !!!اي بد مسلمون ..! گفتم که تو شناسنامم زده مسلمون
    • : پس مسلمون نيستي کافري تو!!آره بابا همون که تو ميگي کافه بود چي بود آره همون . تو پرانتز از ديد اينا اگه مسلمون بودي که بودي اگه حالا هر دين ديگه هم داشته باشي بازم کافري .

    2005/10/09

    بودن يا نبودن

    To be virgin or not to be? that 's the Question..

    2005/10/02

    لاف در غربت

    لاف در غربت يا بعبارتي گوز در بازار مسگر ها که ميگند ماله 5 دقيقه اولشه نيستي برادر ببيني که يه نخود مغزي بياد مثل سطل آشغال وسط اتوبوس که رو دست انداز ميره يهو بيوفته وسط حرفت , بعدش شروع کنه تمام معلومات فسيل شده ذهن دوران پارينه سنگيش رو که به اندازه يک کاغذ A4 نميشه همينجوري شره کنه بريزه اون وسط. ميمون يه حرف خيلي خوبي زده بود: "از فارسي زبونها معدود موجوداتي باقي موندن که از هم متنفر نيستن و فقط بعضي از اونها که خيلي شبيه هم هستن ميتونن از همديگه خوششون بياد. اين خيلي خوشحال کننده نيست دوست من که بفهميم موجوداتي شبيه خودمون يا منقرض شدن يا اينقدر ازمون دورن که نمي تونيم بهشون برسيم. وبدتر ماجرا اينه که بفهميم که با يه سري موجودات تنفر انگيز محاصره شديم که تنها فقط نقطه مشترکشون با ما زبون فارسيه." شايد من واقعاً اشتباه ميکنم و مشکل از خود منه که ذوق ندارم يا يه فازم کمه نشستم با چهار تا نيوناندرتال که افتخارشون از حد کار کردن رو مخ زنهاي مسن بالاتر نميره و مدام چيزي جز مقوله زيرناف و تعريف کردن با آب و تاب از دفعات زير و رو بودن و پزيشنهاي مختلف رو تخت ندارند که بکارت بخوره. شايدم من اين حسن رو ندارم که خودمو تو يه سگدوني نگه دارم و بقيه پولم رو ماه به ماه بفرستم انور که اگه يه زماني سرخر رو کج کردم برگشتم اون خراب شده بتونم مثل خيلي حيف نونهاي ديگه با داشتن يه آخور و کاهدون راحت نفس بکشم ,توليد مثل کنم و فخرفروشي کنم .يه حسن ديگش هم حتمابه اينه که به بابا و ننم بگم برن تو فک و فاميل جار بزنن بچه نخالشون يه پهني شده بمراتب از خودشون بهتر و گهتر.اگه اينه که من از اين حسن آخري بکل معافم يعني اين يه قلم آخري رو اصلا ندارمشون که برند برام جار بزنن.